تراکتاتوس؛ آغاز رویکرد درمانی ویتگنشتاین به فلسفه

Authors

Abstract:

ویتگنشتاین اندیشمندی است که از سویی فلسفه را مولِّد آشفتگی ذهنی می‌داند و از سوی دیگر فیلسوف را در مقام یک درمانگر می‌خواهد. این نگرش دوسویه نسبت به فلسفه، از تراکتاتوس آغاز می‌شود و سپس با قول به تنوع شیوه‌های درمان به دوره‌ی دوم حیات فکری وی تسرّی پیدا می‌کند. اخیراً، اغلب مفسران پوزیتیویستی ویتگنشتاین از خاستگاه­های رویکرد درمانگری ویتگنشتاین در تراکتاتوس غفلت ورزیده و صرفاً این رویکرد را در دوره­ی دوم اندیشه­ی او به­ویژه به رساله­ی پژوهش‌های فلسفی محدود ساخته­اند. در این مقاله، درصدد رفع این ابهام و نشان دادن ریشه­های رویکرد درمانگرای ویتگنشتاین در رساله­ی تراکتاتوس برآمده­ایم. از آن­جایی که ذکر «نشانه» یا نشانه‌های بیماری ناشی از تفکر فلسفی و مرحله‌ی «تشخیص» آن، به‌عنوان مقدمات «درمان» لحاظ می‌شوند، ابتدا «نشانه»، «تشخیص» و سرانجام رویکرد «درمانی» ویتگنشتاین نسبت به فلسفه در تراکتاتوس را با تأکید بر ارزش درمانی وضوح مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس به برخی از دلایلی که سبب غفلت از رویکرد درمانی تراکتاتوس شده است، به طور گزیده اشاره خواهیم کرد. بدین ترتیب نشان خواهیم داد که او از آغاز تفکر فلسفی خویش به این رویکرد باور داشته و در پژوهش­های فلسفی صرفاً آن را به زبان روزمره بیان کرده است. در این مقاله همچنین پرده از محدودیت رویکرد درمانگرای ویتگنشتاین به فلسفه برخواهیم داشت.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

آغاز فلسفه از دیدگاه ویتگنشتاین متأخر و هگل

در این مقاله، یک بحثی تطبیقی میانه دو فیلسوف، یکی متعلق به حوزة تحلیلی و دیگری به حوزة ایده­آلیسم آلمانی، در مسألة بنیاد و آغاز فلسفه، انجام می­گیرد. تعهد و تمرکز مقاله بر "ویتگنشتاین" بیش از "هگل" خواهد بود. دشواری و در عین حال جذابیت بحث از آن­روست که دو فیلسوفِ مورد مطالعه، ماهیت فلسفه، روش و وظایف آن را متفاوت می­نگرند و دارای موضوع، غایت و مسألة کاملاً متغایرند. دو فیلسوف درمعقولاتی مانند...

full text

ویتگنشتاین: زبان و فلسفه

زبان و نسبت آن با فلسفه از مسائل اساسی در تفکر ویتگنشتاین به حساب می آید . هدف از تدوین این مقاله بیان دیدگاه ویتگنشتاین در خصوص زبان و فلسفه و ارتباط آن دو است . ویتگنشتاین متقدم معتقد بود که زبان ذاتأ دارای خصلت تصویری است و ساختار عالم ساختار آن را تعیین میکند . فلسفه را نیز فعالیتی نقادی می داند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشه هاست . اما در دوره متأخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که...

full text

مفهوم فلسفه نزد ویتگنشتاین متأخر و لیپمن

ویتگنشتاین متأخر مسائل فلسفه را ناشی از عدم درک منطق زبان می‌داند و معتقد است فلسفه به مثابه‌ی یک راه درمان باید با روشن ساختن گرامر مفاهیم مشکل‌زا، مسائل فلسفی را منحل کند. تاکید ویتگنشتاین بر مباحثی مانند گروه یا جامعة پژوهشگران، پژوهش دستور زبانی، مفهوم‌سازی، تحلیل مفاهیم، فرم زندگی، دیالوگ و غیره به خوبی در برنامه‌ی فلسفه برای کودکان تجسم یافته و مفید واقع شده است. متیو لیپمن که در طرح برنا...

full text

فرهنگ و هنر در فلسفه ویتگنشتاین

مقدمه و هدف پژوهش: استنباط ویتگنشتاین از فلسفه و نیز پژوهش‌هایی که خود او در بستر این استنباط در زمینه‌ی تبیین‌های مربوط به رفتار انسانی انجام داده، پیامدهای گسترده‌ای برای روش‌های علوم انسانی و مطالعه‌ی انسان، در حکم موجودی اجتماعی و فرهنگی از جمله مطالعات مربوط به ادبیات، هنر و فرهنگ دارد. از آنجا که مطالعه‌ی این پدیده‌ها مطالعه‌ی رفتار ارادی انسان است ـ مطالعه‌ی اعمالی که تحت حاکمیت هنجارها،...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 16

pages  79- 95

publication date 2015-06-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023